دکتر عارفی نماینده خدا در کنار ما

شکر اول از مامان و خدا بابت پر بودن ساک هفته.رفتن پیش خانم دکتر عارفی دختر دکتر عارفی معروف .به هر حال با نگرانیهای زیاد من منتظر پس ازیکی دو ساعت که منصوره اومد و گفت ساک پره و همه چیز خوبه و من شکر می کنم که اولین قدم رو واسمون خدا و مامان خوب برداشتن.امیدوارم تا آخر قصه  با ما کنار ما و همراه ما باشن.

شکر و شکر و شکر

ساک هفته

روزهای اول دارن با سرعت میرن تا منو از خودم از لحظات نگرانیهام جا بزارن.و من منتظر.منتظر که باز ببینم بودن دوست رو و شاید ببینم نادیده ها رو من الان تو یکی از قسمتهای عجیب داستان کم نور زندگیه فرزادم و با دونستن این که اون کل داستان رو از حفظه منتظرم خدایا اینبار دو نفریم و شاید سه نفر .باهام باش.

ساک رو تو این هفته پر خوبی و معجزه کن نزار با ساک خالی برگردیم ولایت چون دهاتیهای دهمون نه منو می فهمن نه تو رو نه مامان ساک رو .من ساکم رو پر جون از تو می خوام کمک کن.


شاید مانا شاید مانی و شاید.....

ماندن یا نماندن.شدن یا نشدن.نوشتن یک فیلمنامه واسه بازیگری که اگه قرار باشه بیاد و بازی کنه کارگردانی و نویسندگی فیلمش ظاهرا به عهده من و مامانشه.

خدایا کمکم کن ازت می خوام منو مامانش رو تو این کارگردانی همراهی کنی.من یه جاهایی درسم رو خوب نخوندم ولی نمره قبولی درس من رو تو امتحان مانا یا مانی با موندنشون به من بده.اینجا منصوره باید درس نخونده منو امتحان بده. بازم معجزه می خوام کمکم کن.